رسم است که در پایان هر سال و هر دهه، رسانهها و مفسران نگاهی به رویدادهای سال و دهه گذشته و چشم انداز سال و دهه آینده داشته باشند. هر چند سال و دهه را تقسیم بندی ساختگی بدانیم که انسان طی قرنها برای نظم دادن به کار خود درست کرده است وهرچند در پس پرده نوشدن سالها و دههها و مرزبندیهای زمانی و فرضی، جهان، کشورها و مردمان شاهد تداوم برخی مناسبات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باشند. چنانکه بعید نیست بسیاری از شما تفاوتی در رویدادهای آغاز ۲۰۱۰ با پیش از آن ندیده باشید.
به هر رو بسیاری از مفسران خبر و آگاهان سیاسی در سال ۲۰۰۹ دو رویداد را در میان مهمترین نقطه آغازها قلمداد کرده اند:
سوگند یاد کردن باراک حسین اوباما، اولین رئیس جمهور سیاهپوستی که تبارش به مسلمان نیز میرسد، به عنوان نقطه عطفی به ویژه در سیاست خارجی آمریکا و مناسبات واشینگتن با کشورهای مسلمان نشین، خاورمیانه و دیگر کشورها و برخی مسائل فرامرزی جهانی.
دوم تولد جنبش سبز ایران در اعتراض به نتایج اعلام شده انتخابات ۲۲ خرداد و نماد آن محمود احمدی نژاد به عنوان رویدادی که پس از سی سال این بار به جای رهبران جمهوری اسلامی ایران، خواستها و چهرهی بخشی از مردم و طبقه متوسط متجدد ایران را در خانههای جهانیان به نمایش گذاشت.
در کنار اینها به نظر مفسران در سالی که گذشت، کم نبود صحنه:
بحران اقتصادی جهانگیر و کوشش برای حل آن، افزایش نیروی نظامیآمریکا در افغانستان، تلاش برای مهار کردن اسلامگرایان افراطی در پاکستان، نتیجه کنفرانس کپنهاگ و تغییر موضع آمریکا در مسیر مضر شناختن گاز دی اکسید کربن و برگشتن لبه انتقاد فعالان مدافع حفظ بهبود محیط زیست به سوی کشورهای دیگر مانند چین و کانادا و قطع جریان گاز صادراتی روسیه به اروپا از طریق اوکرائین در آغاز سال، که بیش از پیش، رفتن به سوی تنوع منابع انرژی و مسیرهای انتقال آن را در دستور کار کشورهای گوناگون قرار داد.
میراث آخرین سال دهه اول قرن بیست و یکم برای آغاز دهه دوم آن چیست؟
ارمغان سال ۲۰۱۰ برای جهان و ایران چه خواهد بود؟
بیم و امیدهای مفسران در سال نو میلادی کداماند؟
این پرسشها را به سه میهمان این هفته برنامه دیدگاهها در میان گذاشتهایم، با سه کارشناس امور ایران: ایرج گرگین، روزنامه نگار و فعال فرهنگی در واشینگتن، رسول نفیسی، استاد جامعه شناسی دانشگاه استریر در ایالت ویرجینیا و منصور فرهنگ، استاد علوم سیاسی کالج بنینگتن در ایالت ورمونت آمریکا.
منصور فرهنگ: من فکر میکنم در سطح جهانی مبارزه با تروریسم در صدر سیاست خارجی آمریکا باشد. این ارتباط با منطقه هم دارد. در منطقه، دو مرکز بحران و آشوب و تنش وجود دارد: یکی در رابطه با اسرائیل و فلسطین است که در اینجا ایجاد یک کشور مستقل فلسطین یک امر واقع بینانه ای نیست. امروز که بیش از ۵۰۰ هزار یهودی در کرانه غربی رودخانه اردن سکنی کرده اند و شهرسازی ادامه دارد، این گسترش ادامه خواهد یافت. این نفاق و تشتتی که بین فلسطینیان وجود دارد، از یک سو و سکوت دولتهای منطقه از سوی دیگر و کناره نشینی و به نظر من حاشیه شدن این موضوع در سیاست خارجی آمریکا، این توانایی را به اسرائیل میدهد که با استفاده از توفق نظامی و اقتصادی و دیپلماتیک خودش به گسترش خانه سازی و تعداد یهودیان در این منطقه ادامه بدهد و کسی هم کاری نمیتواند بکند.
به باور آقای فرهنگ این مسئله سبب گسترش اسلامگرایی مطلق اندیش میشود و جمهوری اسلامیایران نیز برای جلوگیری از اتحاد کشورهای عرب در جهت تحریم ایران از آن بهره برداری میکند. وی پیش بینی میکند که در صورت عدم اتحاد شیعیان و سنیهای عراق با بیرون رفتن آمریکا از این کشور، این اختلاف میتواند فاجعه آفرین باشد و کشورهای منطقه را در یک صف بندی تازه ای رویاروی هم قرار دهد.
رسول نفیسی: در سال ۲۰۱۰ تداوم ۲۰۰۹ را خواهیم داشت که عبارت است از گسترش سرطانی اقتصاد چین در دنیا و به همراه آن نفوذ سیاسی این کشور و حتی ایجاد مستعمرههایی در آفریقا و آمریکای لاتین. مهمترین تغییرات دنیا در سالهای آینده تحت نفوذ چین خواهد بود. قدرت دیگر در حال ظهور برزیل است که یک کشور صنعتی بسیار بزرگی است و منبع نفت بسیار مهمیدر آنجا کشف شده که این کشور را به یک قدرت عمده تبدیل میکند که در معادلات جهانی اثر خواهد گذاشت. در دیگر جاهای جهان همانطور که آقای فرهنگ اشاره کردند، مسئله تروریسم و عملیات ضد تروریستی بازهم مطرح خواهد بود، به خصوص من نگران پاکستان هستم. پاکستان مشکل اساسی دنیا بوده و خواهد بود، هرچند به آن توجه نمیشود.
به نظر آقای نفیسی یک کودتای نظامی، میتواند سبب شود که بمبهای اتمی به دست افراط گرایان اسلامی بیافتد. آقای نفیسی همچنین بر این باور است که حفظ محیط زیست در دهه آینده یکی از اولویتهای جهان خواهد بود؛ «در منطقه، محور مصر-عربستان-اردن قویتر خواهد شد و ایران را بیشتر ایزوله خواهد کرد. با انتخاب شدن آقای مالکی در این ماه در عراق شاهد یک جریان تازهای خواهیم بود. او سعی خواهد کرد بیشتر استقلال خود را از ایران نشان دهد و آن نیمچه دموکراسی در عراق با این انتخاب قویتر خواهد شد و مالکی حرکت خود را به سوی محور مصر-عربستان-اردن ادامه خواهد داد و از ایران دورتر خواهد شد.»
آقای نفیسی پیشبینی میکند که ایران هرچه بیشتر ایزوله خواهد شد و با مشکلات اقتصادی عمیق روبرو خواهد بود.
ایرج گرگین: در آغاز دهه دوم این قرن از یک ایدئولوژی مشخص که جهان را تقسیم کند و به رویارویی قدرتها در سطح وسیع منجر شود، خبری نیست. اما گلوبالیزم یا جهانگرایی (اقتصادی، سیاسی و فرهنگی) که پس از فروپاشی شوروی و اروپای وابسته به آن در دستور کار غرب قرار گرفته بود، نوعی روبهرویی و تخاصم فرهنگی را سبب شده که در یک سوی آن غرب، غرب تجددها و مسیحی و در سوی دیگر آن، آفریقا و آسیای سنت گرا قرار دارند. من معتقد نیستم این تقابل به طور کلی بین جهان اسلام و جهان مسیحی یا غرب جغرافیایی است، بلکه روبهرویی اسلام گرایان افراطی است با غربی که بسیاری از مواضع آنها را تهدید میکند. به این ترتیب من دهه دوم این قرن را هم دهه پرتلاطمی میبینم که در آن باید به بخشی از مشکلات کنونی جهان پاسخ داده شود. طبعاً بیشتر چالشها متوجه آمریکا است که خود را در مقام رهبری جهان غرب قرار داده است.
ایران در سال ۲۰۱۰
سال پیش به نظر بسیاری از آگاهان سیاسی نورافکن بر روی چهرههای معترضان قرار گرفت. با پایان یافتن سال ۲۰۰۹ ایران چگونه وجهه و چهرهای در دنیا دارد؟
آقای فرهنگ معتقد است در ده سال گذشته مراکز قدرت سیاسی و اقتصادی از حوزهها و محورهای معممها و بازاریان وابسته به آنها تغییر کرده و به سوی ارگانهای اطلاعاتی و پلیسی و امنیتی رژیم رفته است. به گفته وی این انتقال قدرت از زمان آقای خاتمیشروع شد. وی میافزاید: «در سال آینده این انتقال قدرت از آیت الله به سردار یا از عمامه به چکمه تشدید پیدا میکند. دوم این که این حرکت اعتراضی و ماهیت رژیم بیش از هر زمانی شکاف فرهنگی را در جامعه ایران تشدید میکند. تحریمهای اقتصادی علیه ایران گسترش خواهد یافت، اما من معتقدم این تحریمها تغییری در رفتار ایران ایجاد نمیکند. آینده ایران در یک سال آینده به نظر من بسیار غم انگیز و دردناک است.»
آقای نفیسی نیز با آقای فرهنگ هم رای است که سال آینده با امسال تفاوت چندانی نخواهد داشت. او در عین حال بر این باور است که در سال آینده مبارزه مدنی مردم ژرف تر از گذشته خواهد بود. وی پیشبینی میکند که در سال آینده شاهد بروز جریانهای مسلح علیه نظام خواهیم بود و جریان مدنی کم کم به یک جریان مسلح تبدیل خواهد شد که ممکن است زمینه را برای یک جنگ داخلی آماده کند؛ «آنچه باید اضافه کنم بحران بیشتر اقتصاد ایران خواهد بود و رکود زمین که الان در ایران خیلی وقت است ادامه دارد. به خصوص با تحریم بنزین که به احتمال قریب به یقین اعمال خواهد شد، قیمت همه چیز در ایران بالا خواهد رفت. سال آینده را باید سال ناآرامی و گرانی و در عین حال سال تعمیق دموکراسی در ایران بدانیم.»
آقای گرگین میگوید گروهی که حاکمیت را در ایران در دست دارند با اشتباه خود جمهوری اسلامی را وسط طوفانی قرار دادهاند که بازگشت از آن و رسیدن به ساحل نجات را برایشان تقریباً غیرممکن کرده است؛ «پس از انتخابات ریاست جمهوری و در پی تظاهرات آرام مردم در مخالفت با نتایج آن، جمهوری اسلامی که این همه از انقلابهای مخملین و رنگین هراس دارد، میتوانست با تن در دادن به تجدید انتخابات یک انقلاب سبز را که بنیان حکومت را تهدید نمیکرد، پشت سر بگذارد.»
آقای گرگین معتقد است فرصت برای مصالحه به سرعت دارد از دست میرود و برای جستن از این مهلکه تسلیم به بخشی از خواستههای جنبش مردم و اصلاح طلبان میتواند اوضاع را آرام کند و در غیر این صورت کار کشمکش ادامه خواهد یافت. به باور آقای گرگین نیز دورنمای سال ۲۰۱۰ برای ایران دورنمای خطیر و تیرهتری است، به همراه افزایش سرکوب و در عین حال تعمیق دموکراسی.
چه اقدامهایی میتواند این چشم انداز تیره را کمیامیدوار کنندهتر کند؟
آقای فرهنگ بر این باور است که مردم باید به این واقعیت پی ببرند که مشکل استبداد در ایران و منطقه را نمیشود به یک رژیم یا یک ایدئولوژی و یا یک فرد تقلیل داد.
«استبداد در ایران با شاه و خمینی به وجود نیامد. ایدئولوژیهای مدینه فاضله مردهاند. جوانهای ما بیش از هر زمانی از مشروطه به بعد قائم به ذات شدهاند و مستقل فکر میکنند و مسائل سیاسی را در چارچوب مستبد و قهرمان نمیبینند. در خارج از کشور با وجود امکان گفتمان ما خیلی عقبتر از نسل جوان ایران حرکت میکنیم. این که کثرت گرایی را به عنوان یک ارزش نگاه کنیم و اتحاد را در چارچوب کثرت گرایی ببینیم، این ایدهها در ایران دارد پرورش پیدا میکند.»
به هر رو بسیاری از مفسران خبر و آگاهان سیاسی در سال ۲۰۰۹ دو رویداد را در میان مهمترین نقطه آغازها قلمداد کرده اند:
سوگند یاد کردن باراک حسین اوباما، اولین رئیس جمهور سیاهپوستی که تبارش به مسلمان نیز میرسد، به عنوان نقطه عطفی به ویژه در سیاست خارجی آمریکا و مناسبات واشینگتن با کشورهای مسلمان نشین، خاورمیانه و دیگر کشورها و برخی مسائل فرامرزی جهانی.
دوم تولد جنبش سبز ایران در اعتراض به نتایج اعلام شده انتخابات ۲۲ خرداد و نماد آن محمود احمدی نژاد به عنوان رویدادی که پس از سی سال این بار به جای رهبران جمهوری اسلامی ایران، خواستها و چهرهی بخشی از مردم و طبقه متوسط متجدد ایران را در خانههای جهانیان به نمایش گذاشت.
در کنار اینها به نظر مفسران در سالی که گذشت، کم نبود صحنه:
بحران اقتصادی جهانگیر و کوشش برای حل آن، افزایش نیروی نظامیآمریکا در افغانستان، تلاش برای مهار کردن اسلامگرایان افراطی در پاکستان، نتیجه کنفرانس کپنهاگ و تغییر موضع آمریکا در مسیر مضر شناختن گاز دی اکسید کربن و برگشتن لبه انتقاد فعالان مدافع حفظ بهبود محیط زیست به سوی کشورهای دیگر مانند چین و کانادا و قطع جریان گاز صادراتی روسیه به اروپا از طریق اوکرائین در آغاز سال، که بیش از پیش، رفتن به سوی تنوع منابع انرژی و مسیرهای انتقال آن را در دستور کار کشورهای گوناگون قرار داد.
میراث آخرین سال دهه اول قرن بیست و یکم برای آغاز دهه دوم آن چیست؟
ارمغان سال ۲۰۱۰ برای جهان و ایران چه خواهد بود؟
بیم و امیدهای مفسران در سال نو میلادی کداماند؟
این پرسشها را به سه میهمان این هفته برنامه دیدگاهها در میان گذاشتهایم، با سه کارشناس امور ایران: ایرج گرگین، روزنامه نگار و فعال فرهنگی در واشینگتن، رسول نفیسی، استاد جامعه شناسی دانشگاه استریر در ایالت ویرجینیا و منصور فرهنگ، استاد علوم سیاسی کالج بنینگتن در ایالت ورمونت آمریکا.
منصور فرهنگ: من فکر میکنم در سطح جهانی مبارزه با تروریسم در صدر سیاست خارجی آمریکا باشد. این ارتباط با منطقه هم دارد. در منطقه، دو مرکز بحران و آشوب و تنش وجود دارد: یکی در رابطه با اسرائیل و فلسطین است که در اینجا ایجاد یک کشور مستقل فلسطین یک امر واقع بینانه ای نیست. امروز که بیش از ۵۰۰ هزار یهودی در کرانه غربی رودخانه اردن سکنی کرده اند و شهرسازی ادامه دارد، این گسترش ادامه خواهد یافت. این نفاق و تشتتی که بین فلسطینیان وجود دارد، از یک سو و سکوت دولتهای منطقه از سوی دیگر و کناره نشینی و به نظر من حاشیه شدن این موضوع در سیاست خارجی آمریکا، این توانایی را به اسرائیل میدهد که با استفاده از توفق نظامی و اقتصادی و دیپلماتیک خودش به گسترش خانه سازی و تعداد یهودیان در این منطقه ادامه بدهد و کسی هم کاری نمیتواند بکند.
به باور آقای فرهنگ این مسئله سبب گسترش اسلامگرایی مطلق اندیش میشود و جمهوری اسلامیایران نیز برای جلوگیری از اتحاد کشورهای عرب در جهت تحریم ایران از آن بهره برداری میکند. وی پیش بینی میکند که در صورت عدم اتحاد شیعیان و سنیهای عراق با بیرون رفتن آمریکا از این کشور، این اختلاف میتواند فاجعه آفرین باشد و کشورهای منطقه را در یک صف بندی تازه ای رویاروی هم قرار دهد.
در سال آینده این انتقال قدرت از آیت الله به سردار یا از عمامه به چکمه تشدید پیدا میکند. دوم این که این حرکت اعتراضی و ماهیت رژیم بیش از هر زمانی شکاف فرهنگی را در جامعه ایران تشدید میکند. تحریمهای اقتصادی علیه ایران گسترش خواهد یافت، اما من معتقدم این تحریمها تغییری در رفتار ایران ایجاد نمیکند.
منصور فرهنگ
به نظر آقای نفیسی یک کودتای نظامی، میتواند سبب شود که بمبهای اتمی به دست افراط گرایان اسلامی بیافتد. آقای نفیسی همچنین بر این باور است که حفظ محیط زیست در دهه آینده یکی از اولویتهای جهان خواهد بود؛ «در منطقه، محور مصر-عربستان-اردن قویتر خواهد شد و ایران را بیشتر ایزوله خواهد کرد. با انتخاب شدن آقای مالکی در این ماه در عراق شاهد یک جریان تازهای خواهیم بود. او سعی خواهد کرد بیشتر استقلال خود را از ایران نشان دهد و آن نیمچه دموکراسی در عراق با این انتخاب قویتر خواهد شد و مالکی حرکت خود را به سوی محور مصر-عربستان-اردن ادامه خواهد داد و از ایران دورتر خواهد شد.»
آقای نفیسی پیشبینی میکند که ایران هرچه بیشتر ایزوله خواهد شد و با مشکلات اقتصادی عمیق روبرو خواهد بود.
من دهه دوم این قرن را هم دهه پرتلاطمی میبینم که در آن باید به بخشی از مشکلات کنونی جهان پاسخ داده شود. طبعاً بیشتر چالشها متوجه آمریکا است که خود را در مقام رهبری جهان غرب قرار داده است.
ایرج گرگین
ایران در سال ۲۰۱۰
سال پیش به نظر بسیاری از آگاهان سیاسی نورافکن بر روی چهرههای معترضان قرار گرفت. با پایان یافتن سال ۲۰۰۹ ایران چگونه وجهه و چهرهای در دنیا دارد؟
آقای فرهنگ معتقد است در ده سال گذشته مراکز قدرت سیاسی و اقتصادی از حوزهها و محورهای معممها و بازاریان وابسته به آنها تغییر کرده و به سوی ارگانهای اطلاعاتی و پلیسی و امنیتی رژیم رفته است. به گفته وی این انتقال قدرت از زمان آقای خاتمیشروع شد. وی میافزاید: «در سال آینده این انتقال قدرت از آیت الله به سردار یا از عمامه به چکمه تشدید پیدا میکند. دوم این که این حرکت اعتراضی و ماهیت رژیم بیش از هر زمانی شکاف فرهنگی را در جامعه ایران تشدید میکند. تحریمهای اقتصادی علیه ایران گسترش خواهد یافت، اما من معتقدم این تحریمها تغییری در رفتار ایران ایجاد نمیکند. آینده ایران در یک سال آینده به نظر من بسیار غم انگیز و دردناک است.»
سال آینده را باید سال ناآرامی و گرانی و در عین حال سال تعمیق دموکراسی در ایران بدانیم.
رسول نفیسی
آقای گرگین میگوید گروهی که حاکمیت را در ایران در دست دارند با اشتباه خود جمهوری اسلامی را وسط طوفانی قرار دادهاند که بازگشت از آن و رسیدن به ساحل نجات را برایشان تقریباً غیرممکن کرده است؛ «پس از انتخابات ریاست جمهوری و در پی تظاهرات آرام مردم در مخالفت با نتایج آن، جمهوری اسلامی که این همه از انقلابهای مخملین و رنگین هراس دارد، میتوانست با تن در دادن به تجدید انتخابات یک انقلاب سبز را که بنیان حکومت را تهدید نمیکرد، پشت سر بگذارد.»
آقای گرگین معتقد است فرصت برای مصالحه به سرعت دارد از دست میرود و برای جستن از این مهلکه تسلیم به بخشی از خواستههای جنبش مردم و اصلاح طلبان میتواند اوضاع را آرام کند و در غیر این صورت کار کشمکش ادامه خواهد یافت. به باور آقای گرگین نیز دورنمای سال ۲۰۱۰ برای ایران دورنمای خطیر و تیرهتری است، به همراه افزایش سرکوب و در عین حال تعمیق دموکراسی.
چه اقدامهایی میتواند این چشم انداز تیره را کمیامیدوار کنندهتر کند؟
آقای فرهنگ بر این باور است که مردم باید به این واقعیت پی ببرند که مشکل استبداد در ایران و منطقه را نمیشود به یک رژیم یا یک ایدئولوژی و یا یک فرد تقلیل داد.
«استبداد در ایران با شاه و خمینی به وجود نیامد. ایدئولوژیهای مدینه فاضله مردهاند. جوانهای ما بیش از هر زمانی از مشروطه به بعد قائم به ذات شدهاند و مستقل فکر میکنند و مسائل سیاسی را در چارچوب مستبد و قهرمان نمیبینند. در خارج از کشور با وجود امکان گفتمان ما خیلی عقبتر از نسل جوان ایران حرکت میکنیم. این که کثرت گرایی را به عنوان یک ارزش نگاه کنیم و اتحاد را در چارچوب کثرت گرایی ببینیم، این ایدهها در ایران دارد پرورش پیدا میکند.»