رای اعتماد مجلس به پانزده چهره از هجده وزیر پیشنهادی حسن روحانی رییس جمهوری اسلامی ایران از روز پنجشنبه به این سو در کانون توجه رسانهها و محافل سیاسی ایران است. محمدعلی نجفی، جعفر میلی منفرد و مسعود سلطانی فر، سه چهرهای که برای تصدی وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم و وزارت جوانان و ورزش پیشنهاد شده بودند و امکان حضور در دولت یازدهم را پیدا نکردند از جناح کارگزاران، اصلاحطلب و به هر حال خارج از دایره جناح اصولگرا بودند.
در هفته گذشته در حالی که مطبوعات اصلاحطلب و اعتدالگرای چاپ تهران از کارنامه مجموعه وزیران پیشنهادی دفاع میکردند مطبوعات طیف آشتی ناپذیری جناح اصولگرا به کارنامه آن عده از وزیران پیشنهادی که به باور این روزنامهها با اعتراضهای سال ۱۳۸۸ همدل بودند تاختند.
همزمان در هفته گذشته در شبکههای مجازی مثل فیس بوک برخی منتقدان حسن روحانی به عدم دفاع صریح وزیران پیشنهادی از جنبش سبز و اعتراضهای سال ۸۸ در برابر حمله آشتی ناپذیرترین نمایندگان اصولگرای مجلس در جلسات تصمیمگیری درباره ترکیب کابینه دولت یازدهم خرده گرفتند و برخی دیگر از منتقدان به کارنامه برخی وزیران پیشنهادی به ویژه مصطفی پورمحمدی وزیر دادگستری حمله کردند که بنا به گزارش آیتالله حسینعلی منتظری مرجع فقید تقلید شیعیان عضو هیات تصمیمگیری درباره سرنوشت زندانیان سیاسی ایرانی اعدام شده در تابستان و پاییز سال ۱۳۶۷ بوده است.
برآیند نظر نمایندگان مجلس درباره وزیران پیشنهادی رییس جمهور حاوی چه پیامی است؟ نوع رابطه میان مجلس نهم و دولت یازدهم چگونه خواهد بود؟ میزان تاثیر آشتی ناپذیرترین نمایندگان اصولگرای مجلس در آینده تا چه حد است؟ سه میهمان برنامه این هفته دیدگاهها از جمله به این پرسشها پاسخ گفتند: محمد صادق جوادی حصار، از مشاوران مهدی کروبی و عضو شورای سیاستگذاری حزب اعتماد ملی در مشهد، حسین قاضیان، جامعه شناس و پژوهشگر در دانشگاه سیراکیوز در ایالت نیویورک آمریکا و علیرضا حقیقی تحلیلگر سیاسی و مدرس خاورمیانه شناسی در تورونتو.
آقای جوادی حصار، شاخصه اصلی رای اعتماد مجلس به وزیران پیشنهادی حسن روحانی و ندادن رای اعتماد به سه تا از آنها چه بود؟
محمد صادق جوادی حصار: اگر بخواهیم اصلیترین شاخصه را در نظر بگیریم این بود که
روی تیم اقتصادی آقای حسن روحانی توافق شده بود یعنی در مورد این تیم اقتصادی به جز یک مورد کمترین چالش وجود داشت و آن یک مورد هم یک نوعی گروکشی بود از آقای روحانی که احساس نکنند تاما و تماما تن دادند به آقای زنگنه برای نفت. بقیهشان تقریبا پذیرفته شده بود و بخش دوم این شاخصه هم این بود که در حوزه فرهنگ کاملا یکسویه عمل شد.
هرچه که از آن طرف به دولت آقای روحانی چراغ سبز نشان داده شده بود برای حوزه اقتصاد از این طرف محکم ماجرا را گرفته بودند که تصور این نشود یک نوع تمکین و پیروی از جایی هست برای هماهنگی و مصرف داخلی هم به نظر من برای جریان راست داشت. چون دنبال این بودند که نشان دهند جریان راست تقابل با حوزه فرهنگ، در آموزش و پرورش، دانشگاه و آموزش عالی، ورزش خیلی محکم ایستادند که طرفدارانشان را قانع کنند که ما سر مواضعمان هستیم و نمیگذاریم که همه چیز رها شده باشد.
مصرف داخلی اش این بود که اردوگاه راست را از خودشان خیلی توی این ماجراها ناامید نکنند.
آقای قاضیان، به نظر شما مجلس با چه سیاستی به این وزرای پیشنهادی رای داد و سه تایشان را نپذیرفت؟
حسین قاضیان: برای اینکه سیاست مجلس را درک کنیم باید اول ببینیم مجلس اصلا چه هویتی دارد؟ در حقیقت مجلس یک کنشگر جمعی است و ماهیت کنشهایش را بر اساس جنبه برآیندی نظر همه نمایندگان روی همدیگر دانست. این نظر وقتی میتواند یک معنای جمعی داشته باشد که از یک هویت و ماهیت سیاسی نسبتا یکپارچه یا دست کم دو یا سه پارچه حکایت کند. این هم مال وقتی است که نمایندگان با یک هویت معلوم سیاسی وارد مجلس شده باشند.
اما شیوه انتخاب این نمایندگان و شیوه انتخابات مجلس در ایران اجازه نمیدهد که این نمایندگان یک هویت سیاسی معینی داشته باشند. بلکه اینها بیشتر تابع موقعیت سیاسی هستند که درش قرار میگیرند و بنابراین این موقعیت همیشه میتواند تغییر کند و برآیند نظرات مجلس تغییر کند و نشود ما یک معنای ثابت را به اقدامات مجلس منتسب کنیم و به همین علت نمیشود از یک سیاست واحد یا معنای سیاسی در عمل مجلس در مورد وزرای کابینه آقای روحانی حرف بزنیم. به تعبیر دیگر میشود گفت معنای سیاسی خاصی ندارد.
یکی از دلایل بی معنا بودن سیاسی اقدام این گرایش از نمایندگان مجلس در قبال وزیران پیشنهادی به نظر من این است که غیر از ماجرای نداشتن هویت سیاسی ناشی از شیوه برگزاری انتخابات این است که خود جناح راست که عمدتا در مجلس اغلبیت را دارد هنوز سردرگم است و هنوز نمیداند چه کار کند.
بنابراین شما میبینید که نمیشود معنای معینی از این وزرایی که رای آوردند و رای نیاوردند استخراج کرد. آنهایی که انتظار میرفت با آنها برخورد محکمتری شود و آنهایی که انتظار نمیرفت رای نیاوردند.
مثلا فرض کنید آقای سلطانی فر. در مورد وزرای اقتصادی هم که آقای جوادی اشاره کردند من فقط عرض کنم که انگار همه متوجه وخامت اوضاع شدند و نمایندگان هم میدانند که اگر در مورد این وزرا هم میخواستند بایستند روی ماجرا این وخامت را باید بهش تن میدادند و ادامه اش را و این شاید خیلی پذیرفته نبود. این است که شاید به این دلیل است که کوتاه آمده باشند و این هم باز جنبه موقعیتی دارد تا جنبه سیاسی.
آقای حقیقی، سه وزیر پیشنهادی که رای نیاوردند، محمدعلی نجفی، جعفر میلی منفرد و مسعود سلطانی فر که آقای قاضیان نامش را بردند هر سه اصلاحطلب بودند. حالا ترکیب فعلی جناحی کابینه حسن روحانی چگونه است؟
علیرضا حقیقی: من یک نکته اشاره کنم به صحبت آقای قاضیان، مجلس به وزرای اقتصادی که نزدیک بودند به جناح کارگزاران رای مثبت دادند آقای زنگنه را، ولی وزرای فرهنگی، آموزشی جریان اصلاحطلب را رای ندادند. یعنی به آقای حجتی هم رای دادند چون اقتصادی بود. اما در حوزه فرهنگ و آموزش و به گونهای سیاست عمومی که دانشگاه را هم میشود در آن حوزه گذاشت، رای منفی دادند. یعنی در آن حوزه حاضر نشدند سازشی انجام دهند.
در حال حاضر اگر بخواهیم ترکیب کابینه آقای روحانی را در نظر بگیریم ترکیبی از محافظهکاران معتدل، جناحهای میانه، پراگماتیست، عملگرا و بخشی از جناحهای کارگزاران هست. از جریان اصلاحطلب، آن چیزی که منسوب به جریان اصلاحطلب بوده میشود گفت فقط آقای حجتی در کابینه هست. آن هم بیش از این که فردی باشد در حوزه سیاست فردی بوده در حوزه اقتصاد کشاورزی. آقای زنگنه هم بیشتر به جریان آقای رفسنجانی نزدیک است.
بنابراین در فیلتر اول که استمزاج با رهبری بوده به نظر من همانطور که آقای روحانی گفتند، گفتند لیستها را با رهبری مشاوره کردند، ممکن است تغییراتی در لیست داده باشد آقای روحانی و در مجلس هم برخلاف پیشبینی که میکردند آقای روحانی این سه نفر رای عدم صلاحیت گرفتند.
درست است مجلس فردی است ولی به نظر من در حوزه آموزش و فرهنگ اصولگرایان به طور جمعی با مطرح کردن مساله ۸۸ نشان دادند که هنوز در گذشته زندگی میکنند و حاضر نیستند در آن حوزه کوتاه بیایند و رای منفی دادند.
آقای جوادی حصار، حسن روحانی میتواند دو کار کند. میتواند بلافاصله سه نامزد دیگر به مجلس معرفی کند یا میتواند از فرصت سه ماهه استفاده کند و بعدا وزرای پیشنهادی دیگر را معرفی کند. این سه نفر باقی مانده را. در کدام یک از این دو صورت بیشتر امکان دارد که سه اصلاحطلب صندلیهای خالی وزیر علوم، آموزش و پرورش و جوانان و ورزش را پر کنند؟
اگر آقای دکتر روحانی نامزدهای مورد نظر خودش را از همین الان به عنوان سرپرست بگذارد در این سه حوزه و تا سه ماه دیگر صبر کند این سه فرد دو تا فایده برایشان هست.
اول اینکه طی سه ماه آینده نوع عملکردشان میتواند تا حد زیادی مجلس و جریانهای سیاسی را متقاعد کند که آدمهای کاردان و مسلطی در این حوزهها شروع به کار کرده اند و بدنه وزارتخانهها میتوانند حامیان جدی باشند در مرحله بعد برای این سه وزیر اصلاحطلب. دوم اینکه طی سه ماه آنده مجلس از این التهابی که الان دارد و فشاری که از طرف بدنه اردوگاه راست رویشان هست شاید کاسته شود و فشارشان کم شود و وزارتخانههای دیگر هم میتوانند به نحو تاثیرگذاری در آینده این سه کرسی یا وزارتخانه نقش ایفا کنند. وزارت اطلاعات یکی از آنهاست.
یعنی اگر طی سه ماه آینده آقای ادبی در وزارت اطلاعات مستقر شود و برنامههایی که اعلام کرده را آنجا دنبال کند، به طور یقین نمایندههای کنونی که در مجلس هستند و در این فضایی که ایجاد شده بود به این نامزدها رای ندادند، به نظر من میرسد که این بار متقاعد خواهد شد. فرصت لابی با این مجموعه ها بیشتر خواهد بود. یعنی برای سه ماه آینده فرصت آقای روحانی بیشتر خواهد بود که مجلس را متقاعد کند برای رای دادن به این سه وزیر. آقای نجفی با یک رای افتاد. اگرچه مستحق رای بیشتر از اینها بود. ولی به گمان من این کار آسان تر میشود. اینجا باید برای ۱۸ وزیر چانه زنی صورت میگرفت و مجلس را متقاعد میکردند برای رای دادن، آنجا برای سه وزیر.
اما از یک مطلب نباید بگذریم و آن اینکه تاکید جریان راست درمجلس بر مساله فتنه ۸۸ به قول خودشان به گمان من بیشتر کاربرد همانطور که عرض کردم کاربرد داخلی برای اردوگاه خودشان داشت. و اینها جز این مساله چیز دیگری نداشتند که درباره این کاندیداها مطرح کنند.
اگرچه کوتاه آمدنها و تعامل ملایمی که این کاندیداها در این حوزه با مجلس داشتند هیچکدام به نظر من در این مقطع نمیتوانست کارگشا باشد چون تنها اهرم دفاعی بقایای جریان راست در مجلس آن هم افراطیهایشان تنها همین ماجرا بود. هیچ مستمسک دیگری برای مخالفت جدی با کابینه آقای روحانی نداشتند.
آقای قاضیان، وزیران پیشنهادی اصلاحطلب در برابر موج حمله لفظی تعدادی از نمایندگان اصول گرا به اعتراضهای سال ۸۸ تحت عنوان «فتنه» چنانکه آقای جوادی حصار اشاره کردند، دفاع صریحی از اعتراضهای ۸۸ نکردند ولی با این حال رای نیاوردند. آیا این گرایش از اصلاحطلبان در این رویارویی ضرر کرده، آن طور که از فحوای کلام آقای جوادی حصار برمیآمد یا این گونه برخورد در آینده دستاوردی هم میتواند برایشان داشته باشد؟
باید دید که این دستاورد در کجا مورد نظر است. اگر دستاورد عمومی سیاسی یعنی در فضای کلی سیاسی مورد نظر باشد باید به این نکته توجه کرد که آنچه که فعلا یعنی این روزها در درون حلقههای اصلاحطلب و نزدیک به کابینه میگذرد، با آنچه که در آن روزها یعنی در سال ۸۸ در بین جنبش سبز و حامیان این جریان میگذشت تا حدی متفاوت است.
حتی آنچه که امروزه در میان بخش مهمی از وابستگان جنبش سبز میگذرد با آنچه که در آن روزها میگذشت متفاوت است. فراموش نکنیم که رای آقای روحانی ناشی از موج کسانی بود که به این جریان دلبسته هستند یا دلبسته بودند و آنها آمدند در واقع پشت آقای روحانی و بهشان رای دادند. آقای روحانی که سابقهاش را میدانستند. میدانستند که سالها با کدام جناحها نزدیک بوده و چه مواضعی داشته، راجع به همین ماجرای جنبش سبز چگونه فکر میکرده.
بنابراین یک نوع پذیرفتن کسی بود که خیلی هم با جنبش سبز میانه خوبی نداشت یا تعلقی به آن نداشت. بنابراین به نظر میرسد از این بابت یک نوع سازش و ملایمتی صورت گرفته و این سازش و ملایمت را خب باید فکر کرد که در نظر اعضای کابینه هم دخالت میکند. چه در چینش کابینه از طرف آقای روحانی و چه در مواجههاش با مجلس. چون هدف اصلی این بود که اینها رای بیاورند طبیعی است که آنها در این زمینه کوتاه آمدند که بتوانند این رای را بگیرند.
من به نظرم رایی هم که داده شد خیلی گواه این نیست که آن جریان ضد جنبش سبز در مجلس خیلی قوی باشد. شما در نظر بگیرید که آقای نجفی با یک رای ممتنع که میآمد به سمت ایشان ماجرایش متفاوت میشد و اصلا دیگر آن معانی که ما الان به این قضیه منتسب میکنیم هم نمیتوانست انتساب پیدا کند.
بنابراین من فکر نمیکنم که خیلی ضرر کرده باشند و ضمنا این کسانی که رای نیاورده باشند لزوما از آن بابت باشد که رای نیاورده باشند. چون کسان دیگری هم هستند در بین کسانی که انتخاب شده اند و رای آوردهاند که ممکن بود وضعشان وخیم تر از این عده باشد. اما من حدس میزنم که به طور کلی آن فضای امیدوارانه که روزهای اول به وجود آمده بود در مورد کابینه آقای روحانی و به طور کلی روی کارآمدن دولت جدید، کمی افت کرده باشد.
آقای حقیقی، رد این سه وزیر پیشنهادی که در دور قبل بهش اشاره کردیم تا چه حد نشان دهنده حساسیت مجلس به وزیران اصلاحطلب است، چنانکه شما گفتید و تا چه حد بیانگر نگرانی مجلس درباره تغییر در سیاستهای هشت ساله اصولگرایان در دانشگاهها، مدارس و برخورد به دانشگاهیان و فرهنگیان است؟
به هر حال بخشی از اصولگرایان به خصوص جریان تندرویشان از احیای جریانات اصلاحطلب به ویژه کسانی که به آقای خاتمی نزدیک اند خیلی نگراناند و در هر موقعیتی و حضور آنها در هرجا که باشد سعی میکنند که برخورد کنند و آنها امکان احیای مجدد در ساخت قدرت را به دست نیاورند.
اما در مورد این موضع دوم که فرمودید اینها که فتنه ۸۸ میکنند و مساله ۸۸ را جدی مطرح کردند به عنوان یک موضوعی برای رد وزرا، باید توجه کنند که فرض کنیم انتخابات ۸۸ برگزار شده بود و هیچکس هم اعتراض نمیکرد. چه شده که در انتخابات فعلی چهار تا پنج تا کاندیدا که ۸۰ درصد آرا را آوردند، ۸۵ درصد آرا را آوردند، اینها مخالف آقای احمدی بودند. از آقای رضایی گرفته، آقای ولایتی، آقای قالیباف و آقای روحانی، اینها مخالفان جدی و سرسخت آقای احمدینژاد بودند و مثل آقای رضایی معتقد بودند سیستم آقای احمدینژاد ایران را به پرتگاه میبرد. همه شان همان مواضعی را داشتند که در انتخابات ۸۸ آقای موسوی در مورد دولت آقای احمدینژاد داشت. این که ۸۸ هشتاد و چند درصد مردم رای مخالف به آقای احمدینژاد به معنی این است که مساله ۸۸ کنار گذاشته شده و این نمایندگان که مساله فتنه ۸۸ را مطرح میکردند به عنوان عنصری که منفی بدهند فراموش میکنند که دولت احمدینژاد اگر از انتخابات برمیآمد آرای مردم ممکن بود بیشتر از این منفی باشد.
نکته دوم هم این است رقابت سیاسی و دستیابی به منابع قدرت در ایران به ویژه دولتی که با پول نفت اداره میشود جزو موارده چالشهای جدی سیاسی است و به نظر من این مساله ادامه پیدا خواهد کرد، تا موقعی که بازیگران سیاسی به این درس برسند که الان اتومبیل ایران در گردنهای قرار گرفته که اگر به خوبی از آن عبور نکند، آن هم مساله تحریمهای بینالمللی، چالشهای بینالمللی و مساله اقتصادی است، منازعه در درون اتومبیل نه تنها باعث میشود اتومبیل به درون پرتگاه بیافتد بلکه هیچکدامشان نجات پیدا نخواهند کرد.
به نظر میرسد که جناح اصولگرایان به درک این قضیه حداقل بخشی شان، نرسیده اند و منافع شخصیشان و منافع کوتاه مدتشان مانع از آن میشود که وضعیت اتومبیل را در گردنه ببینند.
در حال حاضر به نظر میرسد که سیاست حذف جناح اصلاحطلب طرفدار آقای خاتمی با هر هزینهای در دستور کار آنها قرار دارد. ولی خب این میتواند نشانه منفی هم به قدرتهای غربی بدهد که در حول مساله هستهای و تحریمهای اقتصادی ممکن است بخواهند بازنگری کنند به سیاستهایشان در مورد ایران. و آنها به این موضوع توجه ندارند.
آقای جوادی حصار، حالا این ترکیب کابینه تا چه حد تضمین میکند حسن روحانی دست کم بتواند برنامه اقتصادی، سیاسی، سیاست خارجی و خدمات خودش را جلو ببرد. با توجه به این که وزیران پیشنهادی او به گفته شما در همه این حوزهها رای اعتماد آوردند؟
پیروزی در این حوزهها و یا تحقق برنامههای اعتدالی میانهروانه آقای روحانی ضرورت و نیاز تحقق برنامههای دولت در این بخش به شدت مورد نیاز کل کشور و مورد توجه دقیق نظام است. همه این مجموعه دولت و نظام تلاش میکنند که مشکلات این حوزه را رفع کنند. چون رسیده به نقطه کاملا حیاتی. خوشبختانه شرایطی هم فراهم شده که پیروزیهایی هم در این حوزه اگر تحقق پیدا کند به جریان مقابل بخش جریان سیاسی در حاکمیت لطمهای نمیزند. یعنی در حقیقت این پیروزی را از خودشان تلقی میکنند و به نفع خودشان ترجمه میکنند.
شاید در گذشته این ذهنیت وجود داشت که اگر در دوره اصلاحطلبان منازعات سیاسی بین ایران و آمریکا، منازعات بر سر انرژی هستهای، منازعات بینالمللی، رفتار ملایم بین دولتهای غربی و ایران شکل بگیرد این به نفع جریان منتقد سیاسی ترجمه شود و تصورشان این باشد که اصلاحطلبان در این حوزه برگ برنده را خواهند داشت و انتقاع ناشی از این پیروزی به نفع گروههای منتقد درون حاکمیت تلقی خواهد شد ولی شرایط امروز به گونهای است که اگر اینها تحقق پیدا کنند هم این جور ترجمه نخواهد و خوشبختانه میتواند زمینهای باشد برای رفع این بحرانها.
ماجراهای تحریم در این دوره باید حل شود و الا ادامه این رفتار تقریبا غیرممکن خواهد بود. ما روز به روز داریم فشارهای اقتصادی را بیشتر تحمل میکنیم و مردم میفهمند که دیگر کار د به استخوان رسیده و طاقتشان دارد طاق میشود. چارهای نیست جز حل مناقشات اقتصادی بینالمللی در حوزه تحریمها و مساله هستهای. و انشاء الله رویکردی باشد که بتوان مساله را حل کرد.
تصور من این است که در این حوزه به دولت کمک قابل توجهی خواهد شد از طرف نظام و بقیه. من فکر میکنم توی این قضیه میتواند کابینه برنامه هماهنگ و نقشه راه مورد تایید مجموعه نظام را داشته باشد.
آقای قاضیان، خبرآنلاین وبسایت نزدیک به علی لاریجانی رییس مجلس در تفسیری در روز جمعه بعد از رایگیری مجلس درباره وزیران نوشته افراطیترین و راستترین جناح از مجلس که میخواست هشت وزیر پیشنهادی را رد کند به هدف خود نرسید و این امر نشان داد که دوره تاثیرگذاری اقلیت پرسروصدای مجلس، به نوشته این وبسایت، و پشتیبانان بیرونی آنها خاتمه یافته. نظر شما درباره این برآورد چیست؟
حقیقتش را بخواهید این جریان از لحاظ سیاسی بیشتر از دو دهه است که اقلیت است و اقلیت بوده و هژمونی سیاسی اش را از دست داده. دلیلش هم این است که بیش از دو دهه است که هژمونی ایدئولوژیکش را از دست داده و آن پشتیبانی اجتماعی را ندارد. خیلی روشن میتوانید این را در رای آقای جلیلی ببینید که رای قابل توجهی نیست.
اگر این گرایش از اصولگرایان (که با حمایت از دولت محمود نژاد به مجلس راه یافتند) تا به حال در صحنه سیاسی حضور داشتند و بعضی روزها پررنگ بودند و به نظر میآمد که اکثریت هستند فقط با رانت مرکزیت قدرت سیاسی یعنی با دوپینگ رهبری بود که میتوانستند چنین کارهایی را بکنند. با همان دوپینگ اینها وارد مجلس شدند. با همان دوپینگ وقتی حضور داشت و ازشان پیشتیبانی میکرد و ازشان میخواست در همین مجلس راهپیمایی میکردند و شعار مرگ بر موسوی کروبی سر میدادند. یا در برابر احمدینژاد کوتاه میآمدند.
همه اینها به خواست مرکزیت قدرت سیاسی بود و چون این نمایندگان هویت سیاسی ندارند و بلکه بر اساس موقعیت وارد عرصه سیاسی شدهاند طبیعی است که خودشان را بر اساس موقعیتهای متفاوت تنظیم میکنند. چون در مرکزیت قدرت سیاسی امروزه یک اراده خیلی روشن و واضحی برای برخورد آن جریان نبود این گروه هم متشتت بود. همانطور که در انتخابات متشتت بود و نتوانست به خودش انسجامی بدهد.
بنابراین اقلیت بودنش همیشه بوده و الان هم هست و احتمالا در یک آینده نزدیک هم خواهد بود. من فکر نمیکنم یک تحول خیلی مهم یا عمدهای در رای مجلس از این بابت اتفاق افتاده باشد که ما بتوانیم آن را نماینده اتفاقاتی در بیرون تلقی کنیم.
آقای حقیقی، جمعبندی شما. نوع رابطه مجلس و دولت حسن روحانی چگونه خواهد بود با توجه به آنچه در چند روز گذشته هنگام بررسی صلاحیت وزیران پیشنهادی شاهدش بودیم؟
به هر حال به نظر من در اولین گام یک اختلالاتی در روابط میان مجلس و دولت به وجود آمد و به نظر میرسید که جناحهایی از مجلس هنوز درک درستی از انتخابات ۲۴ خرداد نداشتند و حاضر نشدند نتیجه آرای مردم را بپذیرند و رای منفیشان به وزرا هم ناشی از همین موضوع بود. در عین حال شیوه برخورد آقای روحانی که ممکن است تاکتیکش را تغییر بدهد و شیوه جدیدی را انتخاب کند چه برای لابی کردن با مجلس و چه در معیار انتخاب وزرا، همه اینها میتواند تاثیر بگذارد در روابط مجلس و دولت.
ولی نکته مهم این است که نمایندگان باید درک درستی از موقعیت ایران در صحنه بینالمللی داشته باشند، چالشهای اقتصادی و بینالمللی که از لحاظ امنیتی میتواند کلیت ایران را با خطر مواجه کند و چگونگی هماهنگی و همکاری نهادهای حاکمیت و جامعه برای برونرفت از این وضعیت خطرناکی که با آن مواجه اند.
هر کدام از این اضلاع اگر نتوانند به هم بپیوندند قطعا ایران با چالشهای جدی و بحرانهای بسیار خطرناک مواجه است. بنابراین هم دولت و هم جامعه مدنی و مجلس و نهادهای حاکمیت بایستی از بخشی از خواستههایشان بگذرند و به موقعیت و منافع ایران فکر کنند و بیش از اینکه به رقابتهای فردی و شخصی شان نگاه کنند باید نگاه کنند که این کشتی از این وضعیت بیاید بیرون تا بعد بتوانند به منافع فردی شان بپردازند. وگرنه ممکن است منافع کلی همه شان در دراز مدت از بین برود.
محمد صادق جوادی حصار: یک جمعبندی میخواستم داشته باشم از صحبتم. وقت دارید؟
خب بگویید منتها در چند جمله.
توصیه ام به تاثیرگذاران اصلی در حوزه مناسبات اردوگاه راست این است که به ماجراهای ۸۸ همانطوری نگاه کنند که آقای هاشمی و آقای روحانی نگاه میکنند. توی آن ماجرا هیچکس مقصر تمام نبوده و هیچکس هم بیگناه تام و تمام نبوده. همان برخوردی را که امروز نظام و جریان راست با آقای هاشمی میکنند همان برخورد را با بقیه آدمها بکنند.
به نظر من این بهترین و مناسبترین روش است. ماندن در گذشته به نفع هیچ جریانی نیست و امروز کشور نیازمند استفاده از پتانسیل همه جریانهای سیاسی به ویژه نیروهای متخصص و متعهدی که در حوزه اصلاحطلبی به نظام و کشور علاقمند بودند و هنوز هم داعیه خدمت به مردم و جمهوری اسلامی را دارند.
در هفته گذشته در حالی که مطبوعات اصلاحطلب و اعتدالگرای چاپ تهران از کارنامه مجموعه وزیران پیشنهادی دفاع میکردند مطبوعات طیف آشتی ناپذیری جناح اصولگرا به کارنامه آن عده از وزیران پیشنهادی که به باور این روزنامهها با اعتراضهای سال ۱۳۸۸ همدل بودند تاختند.
همزمان در هفته گذشته در شبکههای مجازی مثل فیس بوک برخی منتقدان حسن روحانی به عدم دفاع صریح وزیران پیشنهادی از جنبش سبز و اعتراضهای سال ۸۸ در برابر حمله آشتی ناپذیرترین نمایندگان اصولگرای مجلس در جلسات تصمیمگیری درباره ترکیب کابینه دولت یازدهم خرده گرفتند و برخی دیگر از منتقدان به کارنامه برخی وزیران پیشنهادی به ویژه مصطفی پورمحمدی وزیر دادگستری حمله کردند که بنا به گزارش آیتالله حسینعلی منتظری مرجع فقید تقلید شیعیان عضو هیات تصمیمگیری درباره سرنوشت زندانیان سیاسی ایرانی اعدام شده در تابستان و پاییز سال ۱۳۶۷ بوده است.
برآیند نظر نمایندگان مجلس درباره وزیران پیشنهادی رییس جمهور حاوی چه پیامی است؟ نوع رابطه میان مجلس نهم و دولت یازدهم چگونه خواهد بود؟ میزان تاثیر آشتی ناپذیرترین نمایندگان اصولگرای مجلس در آینده تا چه حد است؟ سه میهمان برنامه این هفته دیدگاهها از جمله به این پرسشها پاسخ گفتند: محمد صادق جوادی حصار، از مشاوران مهدی کروبی و عضو شورای سیاستگذاری حزب اعتماد ملی در مشهد، حسین قاضیان، جامعه شناس و پژوهشگر در دانشگاه سیراکیوز در ایالت نیویورک آمریکا و علیرضا حقیقی تحلیلگر سیاسی و مدرس خاورمیانه شناسی در تورونتو.
آقای جوادی حصار، شاخصه اصلی رای اعتماد مجلس به وزیران پیشنهادی حسن روحانی و ندادن رای اعتماد به سه تا از آنها چه بود؟
محمد صادق جوادی حصار: اگر بخواهیم اصلیترین شاخصه را در نظر بگیریم این بود که
اصولگرایان در مجلس دنبال این بودند که نشان دهند جریان راست تقابل با حوزه فرهنگ، در آموزش و پرورش، دانشگاه و آموزش عالی، ورزش خیلی محکم ایستاده اند که طرفدارانشان را قانع کنند که ما سر مواضعمان هستیم.محمدصادق جوادی حصار -- مشاوز مهدی کروبی (مشهد)
هرچه که از آن طرف به دولت آقای روحانی چراغ سبز نشان داده شده بود برای حوزه اقتصاد از این طرف محکم ماجرا را گرفته بودند که تصور این نشود یک نوع تمکین و پیروی از جایی هست برای هماهنگی و مصرف داخلی هم به نظر من برای جریان راست داشت. چون دنبال این بودند که نشان دهند جریان راست تقابل با حوزه فرهنگ، در آموزش و پرورش، دانشگاه و آموزش عالی، ورزش خیلی محکم ایستادند که طرفدارانشان را قانع کنند که ما سر مواضعمان هستیم و نمیگذاریم که همه چیز رها شده باشد.
مصرف داخلی اش این بود که اردوگاه راست را از خودشان خیلی توی این ماجراها ناامید نکنند.
آقای قاضیان، به نظر شما مجلس با چه سیاستی به این وزرای پیشنهادی رای داد و سه تایشان را نپذیرفت؟
نمیشود از یک سیاست واحد یا معنای سیاسی در عمل مجلس در مورد وزرای کابینه آقای روحانی حرف بزنیم. به تعبیر دیگر میشود گفت معنای سیاسی خاصی ندارد.حسین قاضیان -- جامعه شناس و تحلیلگر سیاسی (سیراکیوز، نیویرک)
اما شیوه انتخاب این نمایندگان و شیوه انتخابات مجلس در ایران اجازه نمیدهد که این نمایندگان یک هویت سیاسی معینی داشته باشند. بلکه اینها بیشتر تابع موقعیت سیاسی هستند که درش قرار میگیرند و بنابراین این موقعیت همیشه میتواند تغییر کند و برآیند نظرات مجلس تغییر کند و نشود ما یک معنای ثابت را به اقدامات مجلس منتسب کنیم و به همین علت نمیشود از یک سیاست واحد یا معنای سیاسی در عمل مجلس در مورد وزرای کابینه آقای روحانی حرف بزنیم. به تعبیر دیگر میشود گفت معنای سیاسی خاصی ندارد.
یکی از دلایل بی معنا بودن سیاسی اقدام این گرایش از نمایندگان مجلس در قبال وزیران پیشنهادی به نظر من این است که غیر از ماجرای نداشتن هویت سیاسی ناشی از شیوه برگزاری انتخابات این است که خود جناح راست که عمدتا در مجلس اغلبیت را دارد هنوز سردرگم است و هنوز نمیداند چه کار کند.
بنابراین شما میبینید که نمیشود معنای معینی از این وزرایی که رای آوردند و رای نیاوردند استخراج کرد. آنهایی که انتظار میرفت با آنها برخورد محکمتری شود و آنهایی که انتظار نمیرفت رای نیاوردند.
مثلا فرض کنید آقای سلطانی فر. در مورد وزرای اقتصادی هم که آقای جوادی اشاره کردند من فقط عرض کنم که انگار همه متوجه وخامت اوضاع شدند و نمایندگان هم میدانند که اگر در مورد این وزرا هم میخواستند بایستند روی ماجرا این وخامت را باید بهش تن میدادند و ادامه اش را و این شاید خیلی پذیرفته نبود. این است که شاید به این دلیل است که کوتاه آمده باشند و این هم باز جنبه موقعیتی دارد تا جنبه سیاسی.
آقای حقیقی، سه وزیر پیشنهادی که رای نیاوردند، محمدعلی نجفی، جعفر میلی منفرد و مسعود سلطانی فر که آقای قاضیان نامش را بردند هر سه اصلاحطلب بودند. حالا ترکیب فعلی جناحی کابینه حسن روحانی چگونه است؟
رست است مجلس فردی است ولی به نظر من در حوزه آموزش و فرهنگ اصولگرایان به طور جمعی با مطرح کردن مساله ۸۸ نشان دادند که هنوز در گذشته زندگی میکنندعلیرضا حقیقی -- تحلیلگر سیاسی و مدرس خاورمیانه شناسی (تورنتو)
در حال حاضر اگر بخواهیم ترکیب کابینه آقای روحانی را در نظر بگیریم ترکیبی از محافظهکاران معتدل، جناحهای میانه، پراگماتیست، عملگرا و بخشی از جناحهای کارگزاران هست. از جریان اصلاحطلب، آن چیزی که منسوب به جریان اصلاحطلب بوده میشود گفت فقط آقای حجتی در کابینه هست. آن هم بیش از این که فردی باشد در حوزه سیاست فردی بوده در حوزه اقتصاد کشاورزی. آقای زنگنه هم بیشتر به جریان آقای رفسنجانی نزدیک است.
بنابراین در فیلتر اول که استمزاج با رهبری بوده به نظر من همانطور که آقای روحانی گفتند، گفتند لیستها را با رهبری مشاوره کردند، ممکن است تغییراتی در لیست داده باشد آقای روحانی و در مجلس هم برخلاف پیشبینی که میکردند آقای روحانی این سه نفر رای عدم صلاحیت گرفتند.
درست است مجلس فردی است ولی به نظر من در حوزه آموزش و فرهنگ اصولگرایان به طور جمعی با مطرح کردن مساله ۸۸ نشان دادند که هنوز در گذشته زندگی میکنند و حاضر نیستند در آن حوزه کوتاه بیایند و رای منفی دادند.
آقای جوادی حصار، حسن روحانی میتواند دو کار کند. میتواند بلافاصله سه نامزد دیگر به مجلس معرفی کند یا میتواند از فرصت سه ماهه استفاده کند و بعدا وزرای پیشنهادی دیگر را معرفی کند. این سه نفر باقی مانده را. در کدام یک از این دو صورت بیشتر امکان دارد که سه اصلاحطلب صندلیهای خالی وزیر علوم، آموزش و پرورش و جوانان و ورزش را پر کنند؟
تنها اهرم دفاعی بقایای جریان راست در مجلس آن هم افراطیهایشان تنها همین ماجرا (آنچه «فتنه ۸۸» می نامند) بود. هیچ مستمسک دیگری برای مخالفت جدی با کابینه آقای روحانی نداشتند.محمدصادق جوادی حصار
اول اینکه طی سه ماه آینده نوع عملکردشان میتواند تا حد زیادی مجلس و جریانهای سیاسی را متقاعد کند که آدمهای کاردان و مسلطی در این حوزهها شروع به کار کرده اند و بدنه وزارتخانهها میتوانند حامیان جدی باشند در مرحله بعد برای این سه وزیر اصلاحطلب. دوم اینکه طی سه ماه آنده مجلس از این التهابی که الان دارد و فشاری که از طرف بدنه اردوگاه راست رویشان هست شاید کاسته شود و فشارشان کم شود و وزارتخانههای دیگر هم میتوانند به نحو تاثیرگذاری در آینده این سه کرسی یا وزارتخانه نقش ایفا کنند. وزارت اطلاعات یکی از آنهاست.
یعنی اگر طی سه ماه آینده آقای ادبی در وزارت اطلاعات مستقر شود و برنامههایی که اعلام کرده را آنجا دنبال کند، به طور یقین نمایندههای کنونی که در مجلس هستند و در این فضایی که ایجاد شده بود به این نامزدها رای ندادند، به نظر من میرسد که این بار متقاعد خواهد شد. فرصت لابی با این مجموعه ها بیشتر خواهد بود. یعنی برای سه ماه آینده فرصت آقای روحانی بیشتر خواهد بود که مجلس را متقاعد کند برای رای دادن به این سه وزیر. آقای نجفی با یک رای افتاد. اگرچه مستحق رای بیشتر از اینها بود. ولی به گمان من این کار آسان تر میشود. اینجا باید برای ۱۸ وزیر چانه زنی صورت میگرفت و مجلس را متقاعد میکردند برای رای دادن، آنجا برای سه وزیر.
اما از یک مطلب نباید بگذریم و آن اینکه تاکید جریان راست درمجلس بر مساله فتنه ۸۸ به قول خودشان به گمان من بیشتر کاربرد همانطور که عرض کردم کاربرد داخلی برای اردوگاه خودشان داشت. و اینها جز این مساله چیز دیگری نداشتند که درباره این کاندیداها مطرح کنند.
اگرچه کوتاه آمدنها و تعامل ملایمی که این کاندیداها در این حوزه با مجلس داشتند هیچکدام به نظر من در این مقطع نمیتوانست کارگشا باشد چون تنها اهرم دفاعی بقایای جریان راست در مجلس آن هم افراطیهایشان تنها همین ماجرا بود. هیچ مستمسک دیگری برای مخالفت جدی با کابینه آقای روحانی نداشتند.
آقای قاضیان، وزیران پیشنهادی اصلاحطلب در برابر موج حمله لفظی تعدادی از نمایندگان اصول گرا به اعتراضهای سال ۸۸ تحت عنوان «فتنه» چنانکه آقای جوادی حصار اشاره کردند، دفاع صریحی از اعتراضهای ۸۸ نکردند ولی با این حال رای نیاوردند. آیا این گرایش از اصلاحطلبان در این رویارویی ضرر کرده، آن طور که از فحوای کلام آقای جوادی حصار برمیآمد یا این گونه برخورد در آینده دستاوردی هم میتواند برایشان داشته باشد؟
رایی هم که داده شد خیلی گواه این نیست که آن جریان ضد جنبش سبز در مجلس خیلی قوی باشد ... آقای نجفی با یک رای ممتنع که اگر میآمد به سمت ایشان ماجرایش متفاوت میشدحسین قاضیان
حتی آنچه که امروزه در میان بخش مهمی از وابستگان جنبش سبز میگذرد با آنچه که در آن روزها میگذشت متفاوت است. فراموش نکنیم که رای آقای روحانی ناشی از موج کسانی بود که به این جریان دلبسته هستند یا دلبسته بودند و آنها آمدند در واقع پشت آقای روحانی و بهشان رای دادند. آقای روحانی که سابقهاش را میدانستند. میدانستند که سالها با کدام جناحها نزدیک بوده و چه مواضعی داشته، راجع به همین ماجرای جنبش سبز چگونه فکر میکرده.
بنابراین یک نوع پذیرفتن کسی بود که خیلی هم با جنبش سبز میانه خوبی نداشت یا تعلقی به آن نداشت. بنابراین به نظر میرسد از این بابت یک نوع سازش و ملایمتی صورت گرفته و این سازش و ملایمت را خب باید فکر کرد که در نظر اعضای کابینه هم دخالت میکند. چه در چینش کابینه از طرف آقای روحانی و چه در مواجههاش با مجلس. چون هدف اصلی این بود که اینها رای بیاورند طبیعی است که آنها در این زمینه کوتاه آمدند که بتوانند این رای را بگیرند.
من به نظرم رایی هم که داده شد خیلی گواه این نیست که آن جریان ضد جنبش سبز در مجلس خیلی قوی باشد. شما در نظر بگیرید که آقای نجفی با یک رای ممتنع که میآمد به سمت ایشان ماجرایش متفاوت میشد و اصلا دیگر آن معانی که ما الان به این قضیه منتسب میکنیم هم نمیتوانست انتساب پیدا کند.
بنابراین من فکر نمیکنم که خیلی ضرر کرده باشند و ضمنا این کسانی که رای نیاورده باشند لزوما از آن بابت باشد که رای نیاورده باشند. چون کسان دیگری هم هستند در بین کسانی که انتخاب شده اند و رای آوردهاند که ممکن بود وضعشان وخیم تر از این عده باشد. اما من حدس میزنم که به طور کلی آن فضای امیدوارانه که روزهای اول به وجود آمده بود در مورد کابینه آقای روحانی و به طور کلی روی کارآمدن دولت جدید، کمی افت کرده باشد.
آقای حقیقی، رد این سه وزیر پیشنهادی که در دور قبل بهش اشاره کردیم تا چه حد نشان دهنده حساسیت مجلس به وزیران اصلاحطلب است، چنانکه شما گفتید و تا چه حد بیانگر نگرانی مجلس درباره تغییر در سیاستهای هشت ساله اصولگرایان در دانشگاهها، مدارس و برخورد به دانشگاهیان و فرهنگیان است؟
سیاست حذف جناح اصلاحطلب طرفدار آقای خاتمی با هر هزینهای در دستور کار (اصولگرایان افراطی) آنها قرار دارد..علیرضا حقیقی
اما در مورد این موضع دوم که فرمودید اینها که فتنه ۸۸ میکنند و مساله ۸۸ را جدی مطرح کردند به عنوان یک موضوعی برای رد وزرا، باید توجه کنند که فرض کنیم انتخابات ۸۸ برگزار شده بود و هیچکس هم اعتراض نمیکرد. چه شده که در انتخابات فعلی چهار تا پنج تا کاندیدا که ۸۰ درصد آرا را آوردند، ۸۵ درصد آرا را آوردند، اینها مخالف آقای احمدی بودند. از آقای رضایی گرفته، آقای ولایتی، آقای قالیباف و آقای روحانی، اینها مخالفان جدی و سرسخت آقای احمدینژاد بودند و مثل آقای رضایی معتقد بودند سیستم آقای احمدینژاد ایران را به پرتگاه میبرد. همه شان همان مواضعی را داشتند که در انتخابات ۸۸ آقای موسوی در مورد دولت آقای احمدینژاد داشت. این که ۸۸ هشتاد و چند درصد مردم رای مخالف به آقای احمدینژاد به معنی این است که مساله ۸۸ کنار گذاشته شده و این نمایندگان که مساله فتنه ۸۸ را مطرح میکردند به عنوان عنصری که منفی بدهند فراموش میکنند که دولت احمدینژاد اگر از انتخابات برمیآمد آرای مردم ممکن بود بیشتر از این منفی باشد.
نکته دوم هم این است رقابت سیاسی و دستیابی به منابع قدرت در ایران به ویژه دولتی که با پول نفت اداره میشود جزو موارده چالشهای جدی سیاسی است و به نظر من این مساله ادامه پیدا خواهد کرد، تا موقعی که بازیگران سیاسی به این درس برسند که الان اتومبیل ایران در گردنهای قرار گرفته که اگر به خوبی از آن عبور نکند، آن هم مساله تحریمهای بینالمللی، چالشهای بینالمللی و مساله اقتصادی است، منازعه در درون اتومبیل نه تنها باعث میشود اتومبیل به درون پرتگاه بیافتد بلکه هیچکدامشان نجات پیدا نخواهند کرد.
به نظر میرسد که جناح اصولگرایان به درک این قضیه حداقل بخشی شان، نرسیده اند و منافع شخصیشان و منافع کوتاه مدتشان مانع از آن میشود که وضعیت اتومبیل را در گردنه ببینند.
در حال حاضر به نظر میرسد که سیاست حذف جناح اصلاحطلب طرفدار آقای خاتمی با هر هزینهای در دستور کار آنها قرار دارد. ولی خب این میتواند نشانه منفی هم به قدرتهای غربی بدهد که در حول مساله هستهای و تحریمهای اقتصادی ممکن است بخواهند بازنگری کنند به سیاستهایشان در مورد ایران. و آنها به این موضوع توجه ندارند.
آقای جوادی حصار، حالا این ترکیب کابینه تا چه حد تضمین میکند حسن روحانی دست کم بتواند برنامه اقتصادی، سیاسی، سیاست خارجی و خدمات خودش را جلو ببرد. با توجه به این که وزیران پیشنهادی او به گفته شما در همه این حوزهها رای اعتماد آوردند؟
در این حوزه (حل مساله تحریم ها) به دولت کمک قابل توجهی خواهد شد از طرف نظام و بقیه. من فکر میکنم توی این قضیه میتواند کابینه برنامه هماهنگ و نقشه راه مورد تایید مجموعه نظام را داشته باشد.محمدصادق جوادی حصار
شاید در گذشته این ذهنیت وجود داشت که اگر در دوره اصلاحطلبان منازعات سیاسی بین ایران و آمریکا، منازعات بر سر انرژی هستهای، منازعات بینالمللی، رفتار ملایم بین دولتهای غربی و ایران شکل بگیرد این به نفع جریان منتقد سیاسی ترجمه شود و تصورشان این باشد که اصلاحطلبان در این حوزه برگ برنده را خواهند داشت و انتقاع ناشی از این پیروزی به نفع گروههای منتقد درون حاکمیت تلقی خواهد شد ولی شرایط امروز به گونهای است که اگر اینها تحقق پیدا کنند هم این جور ترجمه نخواهد و خوشبختانه میتواند زمینهای باشد برای رفع این بحرانها.
ماجراهای تحریم در این دوره باید حل شود و الا ادامه این رفتار تقریبا غیرممکن خواهد بود. ما روز به روز داریم فشارهای اقتصادی را بیشتر تحمل میکنیم و مردم میفهمند که دیگر کار د به استخوان رسیده و طاقتشان دارد طاق میشود. چارهای نیست جز حل مناقشات اقتصادی بینالمللی در حوزه تحریمها و مساله هستهای. و انشاء الله رویکردی باشد که بتوان مساله را حل کرد.
تصور من این است که در این حوزه به دولت کمک قابل توجهی خواهد شد از طرف نظام و بقیه. من فکر میکنم توی این قضیه میتواند کابینه برنامه هماهنگ و نقشه راه مورد تایید مجموعه نظام را داشته باشد.
آقای قاضیان، خبرآنلاین وبسایت نزدیک به علی لاریجانی رییس مجلس در تفسیری در روز جمعه بعد از رایگیری مجلس درباره وزیران نوشته افراطیترین و راستترین جناح از مجلس که میخواست هشت وزیر پیشنهادی را رد کند به هدف خود نرسید و این امر نشان داد که دوره تاثیرگذاری اقلیت پرسروصدای مجلس، به نوشته این وبسایت، و پشتیبانان بیرونی آنها خاتمه یافته. نظر شما درباره این برآورد چیست؟
در این حوزه به دولت کمک قابل توجهی خواهد شد از طرف نظام و بقیه. من فکر میکنم توی این قضیه میتواند کابینه برنامه هماهنگ و نقشه راه مورد تایید مجموعه نظام را داشته باشد.حسین قاضیان
اگر این گرایش از اصولگرایان (که با حمایت از دولت محمود نژاد به مجلس راه یافتند) تا به حال در صحنه سیاسی حضور داشتند و بعضی روزها پررنگ بودند و به نظر میآمد که اکثریت هستند فقط با رانت مرکزیت قدرت سیاسی یعنی با دوپینگ رهبری بود که میتوانستند چنین کارهایی را بکنند. با همان دوپینگ اینها وارد مجلس شدند. با همان دوپینگ وقتی حضور داشت و ازشان پیشتیبانی میکرد و ازشان میخواست در همین مجلس راهپیمایی میکردند و شعار مرگ بر موسوی کروبی سر میدادند. یا در برابر احمدینژاد کوتاه میآمدند.
همه اینها به خواست مرکزیت قدرت سیاسی بود و چون این نمایندگان هویت سیاسی ندارند و بلکه بر اساس موقعیت وارد عرصه سیاسی شدهاند طبیعی است که خودشان را بر اساس موقعیتهای متفاوت تنظیم میکنند. چون در مرکزیت قدرت سیاسی امروزه یک اراده خیلی روشن و واضحی برای برخورد آن جریان نبود این گروه هم متشتت بود. همانطور که در انتخابات متشتت بود و نتوانست به خودش انسجامی بدهد.
بنابراین اقلیت بودنش همیشه بوده و الان هم هست و احتمالا در یک آینده نزدیک هم خواهد بود. من فکر نمیکنم یک تحول خیلی مهم یا عمدهای در رای مجلس از این بابت اتفاق افتاده باشد که ما بتوانیم آن را نماینده اتفاقاتی در بیرون تلقی کنیم.
آقای حقیقی، جمعبندی شما. نوع رابطه مجلس و دولت حسن روحانی چگونه خواهد بود با توجه به آنچه در چند روز گذشته هنگام بررسی صلاحیت وزیران پیشنهادی شاهدش بودیم؟
هم دولت و هم جامعه مدنی و مجلس و نهادهای حاکمیت بایستی از بخشی از خواستههایشان بگذرند و به موقعیت و منافع ایران فکر کنندعلیرضا حقیقی
ولی نکته مهم این است که نمایندگان باید درک درستی از موقعیت ایران در صحنه بینالمللی داشته باشند، چالشهای اقتصادی و بینالمللی که از لحاظ امنیتی میتواند کلیت ایران را با خطر مواجه کند و چگونگی هماهنگی و همکاری نهادهای حاکمیت و جامعه برای برونرفت از این وضعیت خطرناکی که با آن مواجه اند.
هر کدام از این اضلاع اگر نتوانند به هم بپیوندند قطعا ایران با چالشهای جدی و بحرانهای بسیار خطرناک مواجه است. بنابراین هم دولت و هم جامعه مدنی و مجلس و نهادهای حاکمیت بایستی از بخشی از خواستههایشان بگذرند و به موقعیت و منافع ایران فکر کنند و بیش از اینکه به رقابتهای فردی و شخصی شان نگاه کنند باید نگاه کنند که این کشتی از این وضعیت بیاید بیرون تا بعد بتوانند به منافع فردی شان بپردازند. وگرنه ممکن است منافع کلی همه شان در دراز مدت از بین برود.
محمد صادق جوادی حصار: یک جمعبندی میخواستم داشته باشم از صحبتم. وقت دارید؟
خب بگویید منتها در چند جمله.
ماندن در گذشته به نفع هیچ جریانی نیست.محمدصادق جوادی حصار
به نظر من این بهترین و مناسبترین روش است. ماندن در گذشته به نفع هیچ جریانی نیست و امروز کشور نیازمند استفاده از پتانسیل همه جریانهای سیاسی به ویژه نیروهای متخصص و متعهدی که در حوزه اصلاحطلبی به نظام و کشور علاقمند بودند و هنوز هم داعیه خدمت به مردم و جمهوری اسلامی را دارند.